آرامشگاه جایی برای خفتن نیست که حتا در خواب هم کابوسها امانت نمیدهند. گاهی جایی میخواهی بی دغدغه و دور از هیاهوی جهان که با چشمان باز نگاه کنی و بیاندیشی. جایی امن که میدانی به برکت آن که افتد و دانی، نداری. پس دور میشوی از آنچه داشته ای و نوشتهای تا شاید برگی نو، خاستگاهِ حرفی نو شود. باری از اینک در این آرامشگاه با چشمانی باز نشستهام. شاید چون کنتِ بدنامِ دراکولا، البته بیعادتِ خونخواری. دانستن چند نکته بد نیست که یکی سر زدن و البته نخواندنِ فاتحه است و دومی کنکاش دربارهی فراموشیهایمان تا هستیم.
همین بس تا برگ دوم
hich goone nazare khasi nadaram
درود.یه بار دیگه و یه جای دیگه.گمون می کردم اینجا دیگه خانه به دوش نباشیم اما انگاراینجا خانه به دوش تریم.خانه به دوشی در جستجوی آرامش تا آرامشگاه که روشن نیست کی وقت آن میرسد.خانه به دوش گرامی خانه نو خجسته
سلام
خوب بود
اگه وقت کردید به وب من هم یه سری بزنید
من بیش از1300مقاله وتحقیق رایگان راجمع آوری کردم
وبلاگ من الان پیج رنک2 داره
ومی خواهم باوبلاگ شماتبادل لینک کنم
لطفااگرتمایل داریدمن راباعنوان "1300مقاله وتحقیق رایگان"وبه آدرس:http://www.beheshtnet.blogfa.com
لینک کنیدوسپس ازطریق نظرات خبردهیدتامی خواهیدباچه نام وآدرسی لینک شوید
من بعدازاینک شمارولینک کردم بهتون اطلاع می دم
ممنون
سلام
بسیار خوشحال میشم شما رو در وب سایتم ببینم
ممنون