یکی از دوستان قول داد که آرامشگاه را به فضایی بهتر و امن تر منتقل کند، البته پس از این که خط تلفناش وصل شد. امروز اما کِرم نوشتن سراغم آمده برای همین تا تلفن وصل شود و تا اساسکشی کنم، همین جا هستیم. دیشب آخرین فیلم دیوید لینچ را دیدم. اول فکر کردم کارگردان ادای لینچ را در آورده بعد فهمیدم که نه خود حضرت مذکور زحمت کشیده و فیلم سازی کرده اند. از آنجایی که زیرنویس فارسی و انگلیسی هر دو افتضاح بودند و باعثِ اینجور نوشتن این یادداشت شدند، نیمه کاره از دیدن فیلم انصراف دادم.
بعد زندگی زیباست بنینی را دیدم. یادم آمد که این فیلم را هم نیمه کاره قبلن دیدهام .دوست داشتم. ببر و برف هم خوب بود.
این روزها نمیتوانم کتاب بخوانم. فقط فیلم.
استاد که کلا تعطیله....باحاله که وقتی فیلماش تموم می شه خودشم نمی دونه چی ساخته