آرامشگاه

جوان کامکار ، نیما تقوی، این جا بیدار است. ۱۳۶۰ تا هنوز

آرامشگاه

جوان کامکار ، نیما تقوی، این جا بیدار است. ۱۳۶۰ تا هنوز

چه گویم؟

 پسغامی از دوستی رسیده به این شکل: 

«هر کی می خواد بفهمه نمی فهمه فقط غم نفهمیدن دیگران باهاش می مونه هر کی نمی خواد بفهمه یا می فهمه یا خوشبحالش هر کی می خونه محجور میشه تا عاقل بشی همه می گن دیونه شده بعی وقتها دلم می خواست تو این دنیا نباشم میون این همه گاو ولی بیخال شدم حدود سه میلیون تومن کتاب رو فروختم صد هزار تومن فقط صد هزار تومن تنها چیزی که نگه داشتم بوف کور چاپ اول ۱۳۵۷ بود و اصول روانشناسی پسیک آنالیز از فروید با کمدی الهی دانته همین اونم واسه . . . اینکه واسه . . . اینکه واسه اینکه هیچی واسه اینکه شباهتم به جنده ای که و قتی کارش تموم میشه با غرور شلوارشو میکشه بالا تا بگه یعنی من هنوز درستم حفظ شده باشه ولی دیگه فایده نداره هم من می دونم تو دل اون جنده چی می گذره هم اون می دونه تو دل من چی می گذره راستی تو کجای این دنیا وایسادی آقای نیما یا کجاش نشستی یا شایدم خوابیدی هیچی ولش کن هیچ کس از خوندن جز سر در گمی چیزی پیدا نکرد من و تو هم روش راستی لطفا به هیچ وجه به وبلاگم نیا اصلا حوصله آدمایی مثل گذشته خودم رو ندارم. کتاب خون و حرف مفت زن ومتفاوت و محجور . بیچارگان دانا . ولی از تو خوشم اومد کلا خوشم میاد ببینم جلو آخری که قبلا آب می خوردم کسی داره آب می خوره راستی سیاسی ننویس گور بابای حکومت مثلا فکر کردی احمدی نژاد با حرفهای تو عوض میشه یا بوش اگه ازشون خوشت نمیاد بایکوتشون کن به نظرم کسی که کتاب می خونه ارزشش بیشتر از اونه که در مورد سیاست اونم سیاست ایران حرف بزنه دهنت کثیف میشه » 

 

 

*خیلی دلش پر بوده ها. 

 

1-من 3 میلیون رو به 100 هزار تومن نمی دم. چه برسه به این که کتاب باشه. 

 

2- نمایشگاه کتاب فارس تموم شد. مجموع عنوان های جدید از انگشتان دست کمتر بود. 

  

3- فکر نمی کردم کسی به اینجا سر بزنه.

نظرات 5 + ارسال نظر
میثم سه‌شنبه 21 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 01:30 ق.ظ http://mee04.blogfa.com

سلام دوست عزیز
وبلاگ جالبی داری
این پستت هم خیلی خوب بود.
اگه واقعا دوست داری با راحتترین کار پولدار بشی برو به آدرس زیر:
http://www.oxinads.com/?a=17691

مطمئن باش واقعیه.
تا حالا کسی پشیمون نشده.

اگر هم نخواستی پولدار شی, بازم به ما سر بزن.
ممنون

melody سه‌شنبه 21 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 03:14 ق.ظ http://www.dehlizestan.blogspot.com

آره دلش سرریز بود انگار ...هر چی هم به قول نامجو همه واق واق می کنیم کسی به کسی نیس...

راستی نیما..من نغمه ام ..دوست داشتم خونت و..دلم خیلی واست تنگ شده واسه همه ..اگه دوست داشتی بیا خونم ..خوشحال می شم.

melody جمعه 24 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 02:08 ب.ظ http://www.dehlizestan.blogspot.com

اه...کجایی بابا..تو و امیر چرا یه پسغام می ذارین میرید دیگه تا شش ماه بعد ..آدم یه مغازه ای باز میکنه خوب وای میسه بالا سرش ...

پرستو جمعه 20 دی‌ماه سال 1387 ساعت 02:10 ق.ظ http://dance-mecaber.blogfa.com

سلام آقا نیما -من آدرس رو اشتباهی نداده بودم احتمالا اشتباه سیو کرده بودید -و ممنونم که سر زدید-فکر کنم به زودی آدرس وبلاگم عوض شه .....
نوشته هاتون هم خیلی جالب هستند -به حدی که بعد از خوندنشون دوست داشتم بازم بود تا بخونم .........

پاینده باشید به امید آزادی

رافونه شنبه 28 دی‌ماه سال 1387 ساعت 05:17 ب.ظ http://rafouneh.blogsky.com/

ولی من واسه ۳ میلیون کتاب دو زار هم نمی دم

زار رو درست نوشتم؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد